نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - کتاب زنجیرها
خاطراتی پیرامون شهید «غلامحسین خزاعی»؛
نزديك صبح يك نفر نارنجك را به طرف سنگر پرت كرد. در نور انفجار چشمم به حسين افتاد. به طرفش رفتم. پرسيد: « نماز صبح خوانده اي؟» گفتم: « نه ... هنوز نخوانده ام.» قبله را نشان داد و گفت: « قبله اين طرف است ،بخوان.»
کد خبر: ۴۷۴۵۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۱

روزهاي آخر عمليات بدر کار سخت شد. عراقي‌ها فشار آوردند و تعداد زيادي شهيد و مجروح داديم . عده‌اي روحيه ي خودشان را از دست دادند. در چنين شرايطي حسین اسلحه را برداشت و با فرياد يا مهدي (عج) بچه ها را تحريک کرد.
کد خبر: ۴۵۲۸۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۶

غلامحسین گفت: « وقتي به آن تپه رسيدم، کمي گاز دادم و از موتور سواري خودم لذت بردم. معلوم مي شود دچار هواي نفس شده ام، درحالي که به خاطر خدا سوار موتور شده ايم.»
کد خبر: ۴۴۴۵۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۲

بـا وجود اين که بر لزوم حضور در جبهه و جنگيدن اصرار داشت، کتاب هاي درسي سال چهارم در سنگرش ديده مي‌شد‌، وي اهميت جنگ و درس را درکنار هم احساس مي کرد.
کد خبر: ۴۳۴۶۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۱۳